نگاره سبز

آموزش فارسی اول ابتدایی همراه با شعر

نگاره سبز

آموزش فارسی اول ابتدایی همراه با شعر

دوست بزهکار

ای دوست و نا باب و بزهکار 

یک آتش است آن دامن تو 

این شعله های مرگ بارت 

آتش زند بر خرمن تو 

قاب دلم پر از پرازیت 

از صحبت مفت گفتن تو 

آنتن من سیگنال ندارد 

یک لحظه بهر جستن تو 

پرده چشمم را کشیدم 

آن لحظه ترک کردن تو 

گوشم بدهکار کسی نیست 

گر شاد شوم از رفتن تو 

از سر کشی جانت هدر شد

خون خودت ماند گردن تو 

دنیا ز شرت گردد آزاد 

سطل زباله مدفن تو 

تو یک هوس بیشتر نیستی 

دل کی شود به ضامن تو 

خوشحال و خرسندم تنها 

در لحطه های مردن تو 

آخر آن کس شد پشیمان

که دست اوست بر دامن تو 



به جایی نرسیم

هر چند دویدیم وبه جایی نرسیم 


یک عمر به دنبال هوا و هوسیم 


ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت  


تند تند رویم و آخرش باز پسیم

اسد

ماه منور کلاسم اسد 

خشکل و شیک و خوش لباسم اسد 

گر چه لباست به تنت دوخته 

ماه تویی ،چشم چراغم اسد 

گو هر نابی که به بینی توست 

کاسه شیرین شرابم اسد 

تکه یاقوت به کنج چشت 

ارزش ما ،گنج گرانم اسد

 همسفرت فارس بی ارزش است  

با تو بهار ،فصل خزانم اسد 

دوری تو کشت مرا کی رسد 

وعده دیدار نگرانم اسد 

شوق

شوق داشتم تا بیایی 

تو هدیه خدایی 

گر چه دی بود و هوا سرد 

گرمی کانون مایی 

من تو را فاطمه خواندم 

تو سزاوار ثنایی 

شکر کردم به جمالش 

نذر کردم که ببایی

نفس من نفس تو 

من درختم تو هوایی 

بیست ویک سال سر ذوقم 

نورچشمهای بابایی 


تقدیم به نفس بابا 

نفس

شوق داشتم تا بیایی 

قدمت به روی چشم 

دی ماه 

از نفست گرم 

عطرت 

غنچه یاس 

قاب اردیبهشت 

به دیوار دی 

هدیه 

گرم ........زمستان 

زیبا ...........دی 

مبارک باد آمدنت