نگاره سبز

آموزش فارسی اول ابتدایی همراه با شعر

نگاره سبز

آموزش فارسی اول ابتدایی همراه با شعر

قاصدک

قاصدک 

در پرواز

نرم با ناز

همراه 

با نسیم 

مقصدش نا معلوم 

شاید 

تا خدا 

در گذر 

بر شانه ام 

لحظه ای می ایستد 

نفسی تازه باید کرد 

راه دور است 

شاید 

پرسید 

خانه دویت کجاست 

انگشت سبابه 

به سرش خواهد زد 

می زند چنگ 

به دامان نسیم

می رود 

رقص کنان 

اندکی من را 

محو تما شای خودش خواهد کرد 

شب قدر

انا وانزلنا ه فی الیله القدر 

شب قدر و ندانند کوفیان قدر 

مردمان کافر اسلام نما 

دستشان قرآن در جنگ با خدا

به چشم گریان به دل خندان وشادند  

علی را در دهان مرگ نهادنند 

به دل آهنگ پیروزی سرودند 

زمانی از برش درمانده بودند 

سینه ها شان  ما لا مال از کینه است 

کینه ها شان از علی دبرینه است 

کینه ها از عدل و انصاف علی 

 از رشادتها و اصاف علی

مسجد از شرمندگی خوابش نبرد 

چشم حق بین علی آرام مرد 

باد آهنگ شهادت می سرود 

قطره های اشک یاران گشته رود 

خاک تا عرش یک صدا یک گریه گشت

چون علی روی گلش پژ مرده گشت 

عرشیان هم ناله اند با زینبش 

جنگلی می سوزد ازشوز تبش

حسین نالان و گریان است خدایا 

دلش چون ابر باران است خدایا 

انا و انز لناه و فی الیلته القدر 

به خاموشی گرایید فاتح بدر 

آنکه کرده قصد این اندیشه را 

خواست تا از دم یسوزد ریشه را 

کوفیان گر چه جفا کردند ولی 

دستشان گدای الطاف علی 

بین خدای کرم و فضل وسخا 

آنکه کرده بهر او یک عمر جفا 

گر شود بیمار و خوار بی دوا

در شب قدر از اوخواهد شفا