نگاره سبز

آموزش فارسی اول ابتدایی همراه با شعر

نگاره سبز

آموزش فارسی اول ابتدایی همراه با شعر

مارپله

زندگانی بازی مارپله است

خانه هایش هر کدام یک خاطره است

تاس را انداختم و آمد شیش

نقطه آغاز شروع کردم به پیش

دور بعدی تاس چرخید روی دو

تا دو خانه مهره ام رفت به دجلو

تاس چرخید و چهار رخ دادنشان

مهره ام افتاد روی نردبان

شاد و خوشحال رو به بالا می روم

به گمانم تا ثریا می روم

تاس این بار مرا یاری نکرد

مهره سه را برایم روی کرد

در دهان مار انداخت تاس مرا

ناله ام بالا گرفت رفت تا خدا

مار خوردم پر ز غصه شد دلم

باز برگشتم به جای اولم

زندگانی گاه پله گاه مار

گاه صافی  گاه نرمی گاه خار

هر کدام ازلحظه های زندگی

لحظه های شاد  غم یا خستگی

هر کدام یک لحظه اند یک حادثه

هر کدام یک مزه اند یک ذائقه

مزه تلخی به جای خود نکوست

شکلاتی تلخ در عمق گلوست

شادی و شیرینی هم یک خانه اند

گر به جا باشند خوش و جاودانه اند

تلخی به از شادی بی ارزش است

مثل خربزه که بعدش لرزش است

زندگی مجموعه ای از لحظه هاست

گریه ها و اصطراب و خنده هاست

مرد آن است که چون آهن بود

در میان لحظه ها یک من بود

چشم غزل از دشت جمالت نچرانید 

وانگه که مرا از در درگاه برهانید

نگاه

آرامشم از نگاه توست 

چشمهایت را نبند 

کابوس نیزه را تیز کر ده است

نه وخو یویی و تیم نه و بیوری 

                                                           مر و کوم رتیه نیسی دیوری

درد


روی تنم بجز زخم امیری دگر نبود 


هر آن که اراده می کرد تنم از درد می نالید 


عشق تو گر چه مرحمی بود بر دل من ولی


تو کجا و قدرت درد کجا