هرچند که هست پیشه ما
بسیار دل آزار
جز سر سوزن ذوقی
در آن چیزی نیست
ما بقی
تلخی و رنجیدن یار
یاد دارم
آن لحظه تلخ
دخترم ذوق زد و گفت
شا عر است بابایم
گفت دوستش
بیچاره
شما هم مثل ما........
چه کنم
طاله ما نیز این است
که برنجیم و بسوزیم وهنری را بنمایم
عرضه
تا نشاند
گوشه لب های شما
غنچه ای از خنده