نگاره سبز

آموزش فارسی اول ابتدایی همراه با شعر

نگاره سبز

آموزش فارسی اول ابتدایی همراه با شعر

فراموشی

هزاران فکر بکر در سرم بود 

که امر مادرم یا همسرم بود 

بکردم گیر بین این دو فرمان 

گهی این را کنم اجرا گهی آن 

صبح و ظهر و غروب تا شب دویدن 

در آخر هم به هیچ جا نرسیدن 

بدو دنبال این وآن شب روز 

نگر دیدم من آن آش دهن سوز 

چنان منگ گشتم و حیران مدهوش 

که نام خود را کردم فراموش

یه روز دنبال کاری را گرفتم 

فراموش کارم وخیلی خرفتم 

سویچ ماشینم گم کرده بودم 

به دنبالش همه جا گشته بودم 

اعصاب من خراب گشت و ناراحت 

نداشتم اندکی من استراحت 

برای یافتنش اینجا و آن جا 

زیر قالی و بالشت و متکا 

همه جا جای خانه گشته بودم 

شروع کردم به خواندن سرودم 

هوار داد و بیدادم شد آغاز

 برای اهل خانه می زدم ساز 

نشد پیدا سویچم توی خانه 

به غر زدن درست کردم ترانه 

یه لحظه دخترم گفت خوب گشتی 

کمی فکر کن کجا آن را گذاشتی 

روی درب حیاط یا روی ماشین 

ببین آن را کجا ها جا گذاشتین

تو هر روز گم کنی یک چیز خودرا 

در آخر نزد خود گردند پیدا 

کمی آرام شدم کردم تعمل 

دیدم جیبم پر است از پا شدم شل 

بکردم دست در جیبم که ای وای 

سویچ در جیب من بگرفته است جای 

سرم انداخته زیر گشتم فراری

شدم راهی شهر در پی کاری 

به را شوش بودم که یک دم 

موبایلم زنگ زد از شرم مردم 

ایالم بود بگفتا در چه حالی 

خجالت چیز خوبی است گر تو داری


نظرات 1 + ارسال نظر
نییییلوفر جمعه 29 مرداد 1395 ساعت 22:40 http://maloosak.69.mu

زندگیتون سرشار ازمحبت ، مهربانی و دریایی از عشق و امید خیلی باعث افتخاره پیش منم بیاین مرسییییییییی
65168

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.